گزیده ای از کتابمعرفی کتاب

کتاب من پیش از تو

کتاب من پیش از تو اثر جوجو مویز

کتاب من پیش از تو  اثر جوجو مویز نویسنده بریتانیایی می‌باشد که نسخه چاپی آن در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. این رمان عاشقانه ماجرای زندگی ویل ترینر و لوییزا کلارک است. داستانی جذاب که استقبال زیادی از آن به عمل آمد و ادامه آن با نام من پس از تو به بازار عرضه شد. رمان من پیش از تو اثر جوجو مویز و با ترجمه شیدا رضایی یکی از پرفروش‌ترین کتاب های نیویورک تایمز و سال ۱۳۹۵ شمسی در ایران است. من پیش از تو داستان قصه‌ای‌ست که در خاطره‌ها می‌ماند. جوجو مویز تاکنون دو بار موفق به کسب جایزه‌ی انجمن رمان‌نویسان رمانتیک شده است.

 

من پیش از تو (Me Before You) یک داستان عاشقانه، متفاوت و غم‌انگیز است. جوجو مویز (Jojo Moyes) در این روایت عاشقانه سعی دارد درسی به خوانندگان بدهد که هیچ‌وقت برای شروع زندگی از صفر دیر نیست. من پیش از تو دارای فضاسازی‌ها و تصویرسازی‌های زیبایی‌ست که به راحتی خواننده را با خود همراه می‌کند. در ادامه بخش معرفی کتاب از مجله زندگی ، کتاب من پیش از تو اثر جوجو مویز را به شما معرفی خواهیم نمود .

 

خلاصه‌ای از کتاب صوتی من پیش از تو :

رمان عاشقانه من پیش از تو داستان زندگی ویل ترینر و لوییزا کلارک است. لوییزا که بخشی از مخارج زندگی خانواده‌اش را برعهده دارد در یک کافه کار می‌کند اما پس از مدتی از کار برکنار می‌شود و بعد به عنوان پرستار ویل ترینر جوان ثروتمندی که در یک تصادف فلج شده است استخدام می‌شود. ویل روحیه بسیار بدی پیدا کرده و قصد خودکشی دارد. لوییزا رفته‌رفته موفق می‌شود روی او اثر بگذارد و مدتی را به خوبی با هم سپری کنند. لوییزا عاشق ویل می‌شود و حسش را به او ابراز می‌کند اما از سوی ویل پذیرفته نمی‌شود و ادامه داستان شکل می‌گیرد.

این کتاب پس از چاپ با استقبال زیادی روبه‌رو شد و فیلمی نیز با اقتباس از آن به همین نام ساخته شد. این داستان پر از تلاش به امید بخشی به زندگی و سرشار از دغدغه‌ها و درگیری‌های روحی است. داستان بیشتر حول محور این دو شخصیت می‌گردد و افراد زیادی به آن وارد نمی‌شوند بنابراین مخاطب به خوبی با تمام جزئیات و روحیات آن دو آشنا می‌شود. ویل فردی پولدار، ورزشکار، اهل سفر و عاشق دوست دخترش بوده و این تصادف تمام این‌ها را از او گرفته است. لوییزا هم یک دختر ساده و فقیر که خیلی چیزها را در زندگیش تجربه نکرده است.

نثر این کتاب بسیار روان است و در پایان غافلگیرکننده تمام می‌شود. پیام اصلی این داستان شاید این باشد که هیچ‌گاه برای شروع دوباره دیر نیست و هیچ چیز نباید سر راه خواسته‌هایمان قرار گیرند. شاید بروز حوادث به این دلیل باشد که بخواهد تغییراتی اساسی را در زندگی ما پدید آورد. این اثر بسیار واقع‌گراست و می‌تواند تاثیر زیادی روی مخاطب خود بگذارد و او را تا پایان کتاب همراه کند. در این داستان علاوه بر عشق بر مسائلی چون امید، شجاعت، اراده و تلاش تأکید شده است و می‌خواهد از راه‌های دیگر زندگی دوباره را به ما بیاموزد. همچنان که لوییزا تلاش می‌کند تا ویل را به زندگی امیدوار کند خود نیز درس‌های زیادی از او می‌گیرد. آن دو با وجود اختلاف‌های فکری و فرهنگی بسیار، درس‌ها و تجربه‌های متفاوتی را برای هم رقم می‌زنند و تاثیر زیادی روی افکار و زندگی هم می‌گذارند.

ویل به لوییزا می‌آموزد که باید افکارش را گسترش دهد و لوییزا به او می‌آموزد که عشق و امید را به زندگیش راه دهد. این کتاب برای کسانی که دچار پوچی و بی‌معنایی در زندگی شده‌اند می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد.

کتاب من پیش از تو اثر جوجو مویز
کتاب من پیش از تو اثر جوجو مویز

بخشی از کتاب من پیش از تو :

دلم واقعا برایش می‌سوخت. وقتی می‌دیدمش که به بیرون پنجره ماتش برده است، به نظرم غمگین‌ترین فردی آمد که به عمرم دیده‌ام. با گذر ایام، دریافتم شرایطش فقط مربوط به اسارت در صندلی چرخ‌دار نیست، نه چون آزادی جسمی‌اش را از دست داده است، بلکه به فهرست بلندبالا و بی‌پایان مشکلات جسمی و روحی‌ای مربوط می‌شود که می‌توانند عواقب بدی در پی داشته باشند. با خودم فکر کردم اگر من جای او بودم احتمالا به همین اندازه احساس درماندگی می‌کردم.

رهبر ارکستر قدمی به جلو برداشت و با پا دوبار به سکو ضربه زد، یک هیس قوی سالن را فراگرفت. سکوت برقرار شده زنده و مشتاق بود. بعد رهبر ارکستر چوبش را به حرکت درآورد و یک باره صدای ساز در نهایت شفافیت سالن را پر کرد، موسیقی حالا برایم عینیت مادی پیدا کرده بود؛ چیزی نبود که فقط از راه گوشم بشنوم بلکه در تمام وجودم جاری شده بود، اطرافم را گرفته و حواس پنج‌گانه‌ام را به لرزه انداخته بود پوستم سوزن سوزن شده و کف دستم عرق کرده بود.

قوه تخیلم به طرز غیر منتظره شکوفا شده بود؛ همان‌طور که نشسته بودم هیجان‌های گذشته یک‌باره در وجودم غلطان پیدا کردند. افکار و ایده‌های نو در ذهنم پیچیدند، گویی به بینش و بصیرت دیگری دست یافته‌ام. خیلی چیزها بود اما اصلا دلم نمی‌خواست به پایان می‌رسید، دوست داشتم تا ابد همانجا بنشینم.

من می‌دانم که می‌توانم خوشحالت کنم؛ و مطمئن که تو هم می‌توانی خوشبختم کنی… تو از من آدمی ساختی که اصلا تصورش را هم نمی‌کردم. حتی با این شرایطی که داری باز هم می‌توانی شادم کنی. از تمام آدم‌های دنیا فقط می‌خواهم کنار تو باشم، تو را به هر کسی ترجیح می‌دهم، حتی این تویی که به نظر خودت از دست رفته است.
تلاش کردم برگردانمش. حال غریبی داشتم. اشک‌های چشمان من روی صورت او خشکید. می‌خواستم هر ذره‌ای از زندگی را که در خود حس می‌کردم به او بدهم و زنده نگهش دارم. از این که بدون او برگردم می‌ترسیدم. دلم می‌خواست بگویم که به چه حقی زندگی مرا به نابودی می‌کشانی ولی هیچ حقی از زندگی خودت به من نمی‌دهی و زندگی‌ات مال خودت است؟
می‌فهمید چقدر سخت است که سکوت کنید و هیچی نگویید، در حالی که ذره ذره وجودتان می‌خواهد منفجر شود؟ تمام راه فرودگاه تا آنجا را داشتم با خودم تمرین می‌کردم که چیزی نگویم؛ اما واقعا داشتم می‌مردم. ویل سر تکان داد. سرانجام وقتی توانستم حرفی بزنم صدایم بریده بریده و بی‌رمق بود جمله‌ای که به زبان آوردم تنها حرف خوبی که می‌توانستم بزنم: دلم برایت تنگ شده بود!
کلارک، تو در قلبم ثبت شدی، از همان روز اولی که با آن لباس خنده‌دار و لطیفه‌های مسخره‌ات وارد شدی و قادر نبودی کوچک‌ترین چیزی را که احساس می‌کنی، بروز ندهی. تو زندگی مرا دگرگون کردی…

درباره جوجو مویز :

جوجو مویز روزنامه نگار و نویسنده انگلیسی در سال ۱۹۶۹ در لندن متولد شد. او در دانشگاه‌های هالووی و نیوفورد لندن دوره کارشناسی و ارشد خود را در رشته روزنامه نگاری سپری کرد. او سال‌ها برای روزنامه ایندیپنت کار کرده و کتاب‌های زیادی هم نوشته است. او تاکنون موفق به دریافت جایزه سال رمان عاشقانه و جایزه انجمن نویسندگان رمان‌های عاشقانه شده است. کتاب‌های او از لحن و محتوای خوبی برخوردارند و مخاطب را به خوبی تحت تاثیر قرار می‌دهند. از این آثار می‌توان به من پیش از تو، من پس از تو، دختری که رهایش کردی، آخرین نامه از معشوقه‌ات، تک و تنها در پاریس، میوه خارجی و … اشاره داشت.

 

_ خرید کتاب

_ دانلود کتاب صوتی



نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا