می میرم

 
بیت ابروی تو را خوانده و شاعر شده ام
 

 

وقتی ابریشم دستان تو را میگیرم
میکشد عشق تو در بند غل و زنجیرم



آیه ی عشقم و نازل شده از عرش جنون

وای من گر نتوانی که کنی تفسیرم

 

 


بیت ابروی تو را خوانده و شاعر شده ام
از نگاه تو شد این نغز غزل تأثیرم


خواب گنگم من و از فرط پریشانی من
ای معبر نتوانی که کنی تعبیرم

این چنین ناز نکن با دل دیوانه ی من
آخر از دست تو دق میکنم و می میرم

برگرفته از دفتر اشعار جواد یوسفی اصل

خروج از نسخه موبایل