موفقیت در زندگی

کارآفرینان با شکست بیشتر وارد ، موفقیت می‌شوند

 
ممکن است بسیاری از کسب و کارهای کوچک در همان ابتدا با شکست روبه رو شود
و این  برای بسیاری از کارآفرینان آشنا است.
ولی بعد از هر شکستی،…
 

 
بعد از هر شکستی، کارآفرین با پسروی حرفه ای روبرو است. اینکه چطور کارآفرین
با این پسروی کنار می آید، او را از کارآفرینان موفقی که هرگز رویاهایشان را رها نمی کنند
متمایز می کند.


به یک مثال توجه کنید :
چهارده سال پیش، اسپیجرز اولین شرکت خود را با سه مؤسس دیگر تأسیس کرد.
بعد از دو سال، تیم او هنوز در تقلا بود تا در مورد مسائل کاری بحرانی به اجماع برسد.
در نتیجه آنها از هم جدا شدند و شرکت منحل شد. 

او می گوید: «من ناراحت بودم. پول، دوستانم و ایمانم را از دست داده بودم.
بعد از آن شش ماه به فکر کردن پرداختم و در همین مدت ناامیدی و سرخوردگی بود
که کلید ساختن آینده را پیدا کردم.
در این مدت پس از شکست، با سرمایه گذار ROBIN آشنا شدم
و اگر شرکت قبلی ام هنوز برپا بود هرگز با او آشنا نمی شدم.»
 

موفقیت



خیلی زود اسپیجرز با تیم و سرمایه جدیدی کارش را شروع کرد و شرکت
او از تیمی ۱۱ نفره به شرکتی ۲٫۵ میلیون دلاری تبدیل شد.
داستان هایی مانند داستان اسپیجرز کم نیستند.
در واقع اینکه در رزومه خود شرکت شکست خورده ای داشته باشید،
در واقع در دره سیلیکون (جنوب سان فرانسیسکو با بزرگترین شرکت های فناوری دنیا) برایتان
نشان افتخار محسوب می شود و راه شما را به سوی موفقیت هموارتر می کند.
 
در ادامه :

 

 
تعریف خود از شکست را اصلاح کنید : 

معاون رئیس بازاریابی محصول ( الی کشت ) که در شرکت طراحی و توسعه وب Koombea کار میکند ،
تأکید می کند که شکست بخش طبیعی مسیر کارآفرینی است.
کشت می گوید: «قبل از Koombea من مؤسس یکی از بزرگترین شرکت های شکست خورده
به نام ConsumerBell و چند شرکت شکست خورده کوچک دیگر بودم.
من سه سال و نیم از عمرم را صرف ساخت بیش از ۱۶ محصول کردم و تلاش کردم خودم را در بازار محصول جا بیندازم.»

برای کشت، این پسروی تبدیل به فرصتی ارزشمند برای یادگیری شد
و تجربیات او باعث شدند که او مؤسس و مشاور استراتژیک مهمی شود. 

او می گوید: «در چند سالی که شکست خورده بودم، خیلی بیشتر از دوستانم که توانایی تأمین
بودجه تیم های خود را داشتند، در مورد ساختن کسب و کار و محصول یاد گرفتم.
همچنین چیزهای زیادی در مورد ارزش واقعی شرکت و جمع و جور کردن آن پس از شکست یاد گرفتم.»

این درس ها در موفقیت کشت ، برای رسیدن به موفقیت با Koombea حیاتی و مهم بودند.
او می گوید: «بسیاری از شکست های قبلی من باعث شدند که هر روز در پول و وقتم صرفه جویی
بیشتری کنم. هرگز نمی گویم که شکست سوختی برای موفقیت من است.
ولی بخاطر شکست بود که من مسیر سریعتر و بهتری برای رسیدن به موفقیت یافتم.»


روی ارزش ها تمرکز کنید، نه روز ضررها : 

حتی کسب و کار شکست خورده هم ارزش واقعی زیادی دارد.
حوزه نرم افزار، تجهیزات، دارایی های معنوی و حتی شبکه ارتباطات هر کدام ارزش
متمایز و خاص خودشان را دارند.
کشت می گوید: «اگر می بینید که دارید عقب می افتید ، از همه چیزهایی که ساخته اید 
فهرستی بردارید.
سپس سعی کنید از شر آنها خلاص شوید، آنها را بفروشید و یا به فرد دیگری بدهید
یا نیروهایتان را با هم یکی کنید.
در نهایت، باید بدانید که مؤسس بودن یعنی ساختن ارزش. اگر به این هدف برسید، آنگاه است
که زمینه را برای آینده آماده کرده اید.
ارزشی که شما خلق کرده اید، در کارهای بعدی شما سرمایه می شود و آنچه آموخته اید
به شما کمک می کند تا تصمیمات هوشمندانه تری بگیرید.»


ارزیابی مجدد انجام دهید، دوباره به بازی برگردید: 


تعریف شکست به خود فرد برمی گردد. برای بعضی ها، شکست به معنای از دست دادن
یک قرارداد مولتی میلیون دلاری است، برای بعضی دیگر، شاید شکست به معنای تصمیم
به تسلیم شدن باشد.
به همین دلیل مهم است که قدمی به عقب بردارید و یادتان باشد که چرا کارآفرین شده اید. 
و دوباره از صفر شروع کنید.

همانطور که یک کارآفرین مشهور  می گوید، این روند شامل آن می شود
که از خودتان بپرسید چه می خواهید ؟!آیا می خواهید ثروتمند شوید؟
می خواهید محصول خاصی بسازید؟ می خواهید مشکلی را حل کنید؟

او می گوید: «مهم است که کاملاً واضح و روشن بدانید که می خواهید چه کار کنید.
بدانید که چه چیزهایی نیاز دارید. همه اینها دقت و تمرکز شما را بالا می برند.»

وقتی مشخص کردید که چه می خواهید و می خواهید چکار کنید،
به احتمال زیاد متوجه می شوید که این بار عاقل تر شده اید و اعتماد به نفس بیشتری دارید.
همچنین شبکه ارتباطی شما پر از رابط های ارزشمند است که به شما کمک می کنند
تا سریعتر حرکت کنید و به هدف خود نزدیکتر شوید. 
 
نتیجه : 


در نهایت شکست خوردن کسب و کار شما بدان معنا نیست که شما به عنوان یک کارآفرین
شکست خورده اید.
بلکه فقط بدان معناست که باید دوباره تلاش کنید.
هرچه باشد همانطور که استاد افسانه ای فروش یعنی زیگ زیگلار می گوید:
« مهم نیست که چقدر دورتر فرود می آیی، مهم آن است که پرش بعدی تو چقدر بالاتر باشد.»
 

موفقیت در زندگی

 
 
 



نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا